کد مطلب:28311 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

پارسایی و احتیاط در هزینه کردن از بیت المال












1559. امام علی علیه السلام - در نامه اش به كارگزارانش -: قلم ها را تیز كنید، سطرها را به هم نزدیك سازید، [ در نگارش] برای من، زیادی ها را حذف كنید و به معنا بنگرید، و بپرهیزید از زیاده نویسی؛ چرا كه بیت المال مسلمانان، زیان بر نمی تابد.[1].

1560. إحقاق الحق: امیر مؤمنان، شبی وارد بیت المال شد و تقسیم اموال را می نوشت. طلحه و زبیر بر او وارد شدند. چراغی را كه در برابرش بود، خاموش كرد و فرمود تا چراغی از خانه اش آوردند.

طلحه و زبیر، سبب را پرسیدند. فرمود: «روغنِ چراغ، از بیت المال بود. سزاوار نیست در شما در روشنایی اش هم نشینی كنم».[2].

1561. مكارم الأخلاق - به نقل از عقیل بن عبد الرحمان خولانی -: عمّه ام همسر عقیل پسر ابو طالب بود. بر علی علیه السلام در كوفه وارد شد و او بر پالان پاره الاغی نشسته بود. گوید: در این هنگام، همسر علی علیه السلام از قبیله بنی تمیم، داخل شد. به وی گفتم: وای بر تو! خانه ات پُر است از وسایل و امیر مؤمنان، بر پالان پاره الاغی نشسته است؟!

زن گفت: مرا سرزنش منما. به خدا سوگند، هر چه را می بیند و به چشمش ناآشناست، می گیرد و در بیت المال قرار می دهد.[3].

1562. فضائل الصحابة - به نقل از اَعمش -: علی علیه السلام [ به دیگران] صبحانه و شام می داد و خود از آنچه از مدینه برایش می آوردند، مصرف می كرد.[4].

1563. الغارات - به نقل از بكر بن عیسی -: علی علیه السلام می فرمود: «ای كوفیان! اگر از پیش شما بیرون رفتم بجز با مركب، بار سفر و غلامم، پس من خیانت پیشه ام!». هزینه زندگی اش را از محصولات او در مدینه از منطقه یَنْبُع می آوردند.[5].

1564. الجمل - به نقل از ابو مِخْنَف لوط بن یحیی، از استادانش -: هنگامی كه امیر مؤمنان، تصمیم گرفت به سوی كوفه برود، در میان بصریان به پا خاست و فرمود: «ای مردمان بصره! از چه می خواهید بر من خُرده گیرید؟». به لباس و ردایش اشاره كرد و فرمود: «به خدا سوگند، این دو از نخ ریسی همسرم است. از چه می خواهید بر من خُرده گیرید ای بصریان؟»، و اشاره كرد به كیسه ای كه در دستش بود و خرجی اش در آن قرار داشت. آن گاه فرمود: «به خدا سوگند، این، از محصولات من در مدینه است. پس اگر از نزد شما بیرون روم و بیش از آنچه می بینید با من باشد، پس نزد خداوند، از خیانتكارانم».[6].

1565. تاریخ دمشق - به نقل از عنتره -: بر علی علیه السلام در منطقه خُوَرْنَق[7] وارد شدم و جامه كهنه حاشیه داری بر تن داشت... گفتم: ای امیرمؤمنان! خداوند برای تو و خانواده ات، در این مال، بهره ای قرار داده و تو با خود، چنین می كنی؟ فرمود: «به خدا سوگند، من چیزی از مال شما برندارم، و این نیست، مگر همان جامه ای كه از خانه ام برداشتم» یا گفت: «از مدینه».[8].

1566. الغارات - به نقل از زادان -: به همراه قنبر، نزد علی علیه السلام رفتم. پس قنبر گفت: ای امیر مؤمنان! به پاخیز كه برایت چیز گران بهایی پنهان كرده ام.

فرمود: «آن چیست؟».

گفت: به همراهم برخیز.

علی علیه السلام به پاخاست و به سوی خانه اش رفت. در این هنگام، كیسه هایی پُر از جام های طلا و نقره دید. قنبر گفت: ای امیر مؤمنان! تو چیزی را وا نمی گذاری، مگر آن كه آن را تقسیم كنی. از این رو، اینها را برای شما ذخیره كردم.

علی علیه السلام فرمود: «دوست داشتی به خانه ام آتش بسیار وارد سازی؟!». سپس شمشیر كشید و بر جام ها فرود آورد و جام ها دو قسمت یا سه قسمت شدند. آن گاه فرمود: «اینها را قسمت قسمت كنید». انجام دادند.

آن گاه، این سروده را بر زبان آورد:

«این، دستچین من و بهترین آن است

در حالی كه هر میوه چین، دستش به دهان خودش است [و خود می خورد]».

ای سفید (نقره، دیگری را فریب ده! ای زرد (طلا، دیگری را بفریب!».[9].

1567. الاختصاص - در گزارش غذای امام علی علیه السلام -: صدای بریان كردن گوشت را در خانه اش شنید. پس به پا خاست و می گفت: «بر گردن علی بن ابی طالب است بریانی گوشت لذیذ؟!».[10].

راوی گوید: خانواده اش برآشفتند و گفتند: ای امیرمؤمنان! در قبیله همسرت [ فلانی] شتری كشته شده و از آن سهمی را برای او گذاشتند و خانواده اش برایش هدیه آورده اند. فرمود: «بخورید، گوارا و پاكیزه!».[11].

1568. تاریخ دمشق - به نقل از عبدالرحمان بن ابی بكره -: علی بن ابی طالب علیه السلام از بیت المال ما (بصره، چیزی برنداشت تا زمانی كه از ما جدا شد، جز پوستینی پست، یا لباسی سیاه از منطقه دارابْگرد [ در شیراز].[12].

1569. الغارات - به نقل از ابو رجاء -: علی علیه السلام شمشیری را به بازار آورد و فرمود: «چه كسی این را از من می خرد؟ اگر بهای لباسی را داشتم، این را نمی فروختم».

به وی گفتم: ای امیرمؤمنان! من به شما لباسی می فروشم و نسیه می دهم تا زمانی كه سهمت [ از بیت المال] بیاید.

پس به وی فروختم تا هنگام تقسیم بیت المال شد. وقتی سهمش را گرفت، حقّ مرا پرداخت.[13].









    1. الخصال: 85/310، بحار الأنوار: 6/105/41.
    2. .إحقاق الحقّ: 539/8، مناقب مرتضوی: 289.
    3. مكارم الأخلاق: 894/286/1، مناقب آل أبی طالب: 97/2.
    4. فضائل الصحابة: 892/536/1، حلیة الأولیاء: 82/1، الریاض النضرة: 221/3.
    5. الغارات: 68/1، شرح نهج البلاغة: 200/2. نیز، ر. ك: مناقب آل أبی طالب: 98/2.
    6. الجمل: 422، مناقب آل أبی طالب: 98/2.
    7. مكانی در اطراف كوفه.
    8. تاریخ دمشق: 477/42، و 481/42، الأموال: 671/284، حلیة الأولیاء: 82/1.
    9. الغارات: 55/1، مناقب الإمام أمیر المؤمنین: 519/33/2. نیز، ر. ك: مناقب آل أبی طالب: 108/2.
    10. مراد از این جمله آن است كه گوشتی كه در خانه علی بریان شود، اگر از غیر راه حلال به خانه اش آمده باشد، بدان مؤاخذه شود، و منظور از واژه «كَراكِر» در متن روایت، گوشت لذیذ است؛ زیرا كَراكِر، به سینه شتر می گویند كه هرگاه بدن شتر بخوابد به زمین اصابت كند، از بدن شتر بیرون زده است و لذیذترین قسمت گوشت شتر است. النهایة: 166/4.
    11. الاختصاص: 152.
    12. تاریخ دمشق: 476/42، الأموال: 670/283.
    13. الغارات: 63/1، حلیة الأولیاء: 83/1، شرح نهج البلاغة: 200/2.